نگاهی به روند فراگیر شدن سبک بتل رویال
این مقاله، از آن مقاله هایی است که همیشه در گوشه ی ذهنم بوده تا درباره ی آن چند خطی بنویسم. پدیده ای که در سال های اخیر روی صنعت بازی، به ویژه بازی های آنلاین سایه انداخته و سنگینی وزن آن را همه جوره می شود حس کرد. از آنجایی که خودم بازی های این سبک را از حدود ۱ سال پیش دنبال می کنم، شاهد این ماجرا بوده ام که در عرض زیر ۲ سال چقدر همه چیز “بتل رویال” شد! اگر کنفرانس شرکت های مختلف بازی سازی در E3 سال ۲۰۱۸ را به خاطر داشته باشید، دقیقاً خواهید فهمید چه می گویم. بازی هایی مثل بتلفیلد، کال آو دیوتی و کانتر استرایک که سال های متمادی بر دنیای آنلاین حکمرانی کرده بودند، همگی این مُد را به بازی خود اضافه کردند تا بازی بهتر بفروشد. سازندگان Call of Duty: Black Ops 4 که قدم را فراتر گذاشتند و کلاً بخش داستانی را بی خیال شدند. چون مُد Blackout که نام آن ها برای بخش بتل رویال این بازی بود، آنقدری بازیبازان را مشغول خود می کرد که شاید اگر بازی بخش داستانی هم داشت، کسی به آن توجه نمی کرذ. بتلفیلد، رقیب اصلی سری کال آو دیوتی، در همان E3 اعلام کرد که بازی بخش بتل رویال خواهد داشت. این چنین بود که بتل رویال، به این دو شوتر معروف سبک اول شخص هم آورده شد. جوک های متعددی برای موضوع همه گیر شدن بتل رویال ساخته شد که خنده دار ترینش عکسی بود که برای بازی فیفا ۱۹ ساخته بودند که صد نفر در زمین فوتبال هستند و زیر لوگوی بازی با فونت مخصوص خودش نوشته شده بود: Battle Royale ! حتی یکی از بزرگترین بازی های امسال که تعداد بسیاری از گیمرها معتقدند مرزهای صنعت بازی سازی و سرگرمی را جا به جا کرد – بله، رد دد ریدمپشن ۲ را می گویم – هم از قافله عقب نماند و حدود یک ماه پس از عرضه ی بازی، از بخش آنلاین آن پرده برداری کرد که در واقع یک بتل رویال با طعم و بوی راک استار بود.
هنوز مطمئن نیستم آیا گذاشتن اسم “سبک” روی بتل رویال کار صحیحی است یا نه، چون بتل رویال بیشتر شبیه به یک مُد آنلاین است، اما آنقدر این پدیده بزرگ است که دیگر کسی فقط به چشم یک مُد به آن نگاه نمی کند. خیلی جاها می بینید که در قسمت سبک بازی نوشته اند بتل رویال. اینکه به آن سبک می گویید یا نه را به خودتان واگذار می کنم، حرفی که می خواهم بزنم این است که بتل رویال هم مانند تمامی سبک های دیگر سلاطینی دارد. بازی هایی که آن قدر بزرگ باشند که میزان موفقیت سایر بازی های آن سبک، در مقیاس آن ها سنجیده شود. در طی این دو سال، زیر سنگ هم که بوده باشید، احتمالاً نام های فورتنایت (Fortnite) و پابجی (PUBG) به گوش تان خورده است. می توانم بگویم کاری که Doom و ولفنشتاین با شوتر اول شخص، رزیدنت اویل و سایلنت هیل با سبک ترس و بقا، فیفا و PES با سبک ورزشی و دویل می کرای و گاد آو وار با سبک هک اند اسلش کردند را، فورتنایت و پابجی در سبک بتل رویال انجام دادند. آماری که از فروش و سود این بازی ها، و تجهیزات و لباس ها و ابزاری که داخل بازی می خرید، منتشر می شود سرسام آور است. از طرفی انتخاب فورتنایت از طرف مردم، به عنوان بهترین بازی سال ۲۰۱۸، در حضور شاهکارهای بزرگی مانند رد دد ریدمپشن ۲، گاد آو وار جدید و اساسینز کرید ادیسه، چیزهای زیادی دارد که به ما بگوید.
از طرفی همراه با روند رو به رشد و همه گیر شدن بتل رویال، پدیده ی دیگری نیز به نام شبکه ی استریم توویچ (Twitch) نیز متولد شد. افراد بسیاری در سرتاسر دنیا هستند که فقط با یک سیستم و اینترنت قوی، یک دوربین معمولی و کمی مهارت در انجام بازی، از بازی کردن پول در می آورند. این موضوع رویای خیلی از گیمرها را به واقعیت تبدیل کرده است؛ چون به احتمال زیاد شما هم در نقطه ای از زندگی گیمری تان آرزو کرده اید تا از راه بازی کردن پول در بیاورید. (آن طور نگاه نکنید! پولی که منتقدین از نقد بازی ها عایدشان می شود در مقابل پولی که استریمرها در می آورند مثال قطره به دریاست! ).
جدای از اینکه از این روند رو به رشد فروش و محبوبیت بتل رویال راضی هستید یا آن را عامل قتل بازی های داستانی و ماجرایی می دانید، با ما همراه باشید تا یک سری واقعیت ها و آمار را با هم بررسی کنیم و درباره ی این پدیده و دو بازی بزرگ این سبک، یعنی فورتنایت و پابجی کمی با هم گپ بزنیم.
اگر نمی دانید بتل رویال چیست، بگذارید اول توضیح مختصری درباره ی آن بدهم. حالت Free for all را در بازی های آنلاین در نظر بگیرید. حالا قابلیت ریسپاون (دوباره زنده شدن) را از آن حذف کنید. به علاوه، مانند مُدهای آنلاینی که تا به حال در بازی ها وجود داشته، لازم نیست که قبل از ورود به بازی کلاس و اسلحه های خود را انتخاب کنید و درجه یا سطحی هم نیست که باعث شود در تجربه های اول خود دائماً به خاطر نابرابری در قدرت ببازید. همه با هم در یک جزیره فرود می آیید و شروع به جمع آوری اسلحه و مهمات می کنید. سپس شروع می کنید به کشتن حریف هایتان، تا آنجا که فقط خودتان در جزیره باقی بمانید و بازی را ببرید. بگذارید در چند قسمت، چیزهایی را که بتل رویال به دنیای آنلاین اضافه کرد یا آن را تغییر داد ذکر کنم:
مرگ = مرگ
دنیای آنلاین قبل از بتل رویال، بیشتر بر پایه ی این بود که یک محدوده ی زمانی انتخاب می کردید و وارد بازی می شدید. در این محدوده ی زمانی هر کس می توانست تعداد دفعات بیشتری حریف های خود را بکشد و تعداد دفعات کمتری بمیرد، پیروز مسابقه بود. حالا این حالت یا در قالب Death Match بود یا فتح پرچم یا غیره. ریسپاون باعث می شد شما پس از هر بار مرگ، همچنان شانسی برای پیروزی داشته باشید. در بتل رویال چنین نیست. بتل رویال مد بی رحمی است که وقتی در آن می میرید، واقعاً مرده اید. حال اینکه ۲۰ دقیقه در بازی وقت صرف کرده اید و تا بن دندان مسلح شده اید و یک نفر از پنجره ی یک ساختمان با اسنایپر رایفل می زند و محتویات مغز شما را کف زمین می ریزد به خودتان مربوط است. وقتی نقشه پر از آدم است، باید حواس تان خیلی جمع تر باشد! البته در بازی های دو نفره (Duo) و تیمی (Squad)، قابلیت درمان فرد زخمی وجود دارد، اما اگر در حالت زخمی به او شلیک کنند و بمیرد، کاری از دست تان بر نمی آید.
نقشه ی بسیار بزرگ
بزرگ ترین نقشه های دنیای آنلاین بازی های مثل کال آو دیوتی و بتلفیلد را در نظر بگیرید و آن را چند برابر کنید. نقشه های بازی های بتل رویال اکثراً همینقدر بزرگ و وسیع هستند. چون اولاً باید گنجایش صد نفر (البته در بازی های مختلف ممکن است این تعداد متفاوت باشد، اما در این مقاله بازی های فورتنایت و پابجی معیار قرار داده شده اند) را داشته باشند، دوماً اینکه جوری نباشد که بازی در عرض چند دقیقه تمام شود. یک دور کامل بازی بتل رویال حدود ۲۵ تا ۳۵ دقیقه می تواند طول بکشد. در این میان، این موضوع پیش می آید که وقتی ۲ نفر در نقشه به این بزرگی باقی مانده اند، چطور می خواهند یکدیگر را پیدا کنند؟ که در اینجا نوآوری دیگری به نام طوفان یا Storm صورت گرفته است. هر چند دقیقه یک بار، بازی یک دایره را به عنوان منطقه ی امن به شما نشان می دهد که خودتان را به آنجا برسانید. اگر توانستید به آنجا بروید، از شر طوفان در امان هستید، اگر نتوانستید، طوفان ذره ذره از نوار سلامت شما می کاهد و اگر به منطقه ی امن نرسید، شما را خواهد کشت. این دایره با کم شدن تعداد بازیکن ها کوچک تر می شود. البته بازی پابجی به جز طوفان، هواپیماهایی نیز در بازی قرار داده که مناطق کوچک تر را به شکل تصادفی بمباران می کنند و می روند و باید حواس تان باشد در آن جا هم قرار نگیرید.
کوله پشتی
بر خلاف سایر مدها که شما معمولاً مجاز به برداشتن دو اسلحه و تعدادی نارنجک هستید، در بتل رویال کمی بیشتر جا دارید. اما این جا برای این نیست که همه شان را پر از اسلحه کنید. در بازی های بتل رویال، و بخصوص فورتنایت، تعداد اسلحه ها و نوع شان آنقدر متفاوت است که باید آن ها را طی زمان بشناسید و با آن هایی که راحت تر هستید کار کنید. اسلحه ها معمولاً یا نزدیک بُرد هستند، یا میان برد و یا دوربرد و تعدادی نارنجک و جعبه ی کمک های اولیه و شیلد وجود دارد که نباید از آن ها هم غافل شوید. پس چیدن وسایل این کوله پشتی استراتژی بیشتری می خواهد که فقط با بازی کردن دست تان می آید.
… و عدالت برای همه
در بتل رویال سطح و Level وجود ندارد. البته نه اینکه کلاً وجود نداشته باشد، اما کسی که ۱ سال است بازی می کند و شمایی که دیروز بازی را نصب کرده اید، با شرایط یکسان وارد بازی می شود و فقط مهارت اوست که باعث چیره شدنش می شود. البته ممکن است در اوایل ببینید که رقبای شما لباس های پر زرق و برق پوشیده اند و شما با زیرپیراهن و شلوارک وارد بازی می شوید! اما نگران نباشید، همه اش فقط لباس است، نه بیشتر. برای خرید لباس یا باید پول واقعی (!) خرج کنید و پول رایج بازی را دریافت کنید، یا با بازی کردن پول بدست بیاورید و آن را خرج خرید لباس و گلایدر و – اگر بازی فورتنایت باشد، رقص – کنید.
خشت اول را گر نهد معمار کج …
در مورد بازی فورتنایت، انحصاراً یک مورد دیگر هم وجود دارد و آن ساخت و ساز است. چون قابلیت سنگرگیری در بازی وجود ندارد، فورتنایت قابلیت جدیدی را به بتل رویال اضافه کرد که به جز بقا و شلیک، ساخت و سازی هم در کار باشد. فرق نمی کند که می خواهید به بالای کوه یا سقف ساختمان ها بروید یا جلوی رگبار دشمن مقاومت کنید، برای این کار می توانید پله و دیوار بسازید. این موضوع در بازی فورتنایت تغییرات بالقوه ای در روند بازی ایجاد کرد. اولاً اینکه سرعت رفلکس بازیکنان باید خیلی بیشتر می بود تا هم بسازند و هم شلیک کنند، دوماً اینکه بازی را طولانی تر و جذاب تر می کرد.
در بخش دوم مقاله می خواهم کمی از تاریخچه ی سبک برایتان بگویم. اینکه چه چیز واقعاً روی سازندگان اثر گذاشت تا این سبک ساخته شود؟ جواب، خیلی مشخص نیست. ایده ی Last Man Standing (آخرین فرد باقیمانده) از ابتدا در سینما و صنعت بازی سازی وجود داشته است. فیلم ها و کتاب هایی مانند هانگر گیمز (Hunger Games) و فیلم دیگری به نام Battle Royale (که نام سبک از آن گرفته شده است) روی این موضوع مانور داده اند و سپس این ایده به بازی هایی مثل کانتر استرایک، در ابعادی کوچک تر و با شکلی متفاوت قدم نهاده است. برای مثال ۱۰ الی ۱۴ نفر در نقشه ای کوچک مشغول به کشتن یکدیگر می شدند تا این که یک نفر باقی بماند. بازی حالت جمع آوری مهمات و اسلخه ها را نداشت؛ آماده وارد بازی می شدید. کمی بعدتر، بازی ماینکرفت (Minecraft) در سرورهای خود مُدی را شبیه به فیلم هانگر گیمز راه اندازی کرد که با بازخورد خوبی روبرو شد و سرورهای بیشتر و بیشتری به آن اختصاص داده شد تا بتواند پاسخگوی حجم زیاد بازیکنان باشد. اما اگر نقطه ی شروع مشخص تری بخواهیم برای سبک بتل رویال در نظر بگیریم، حوالی آوریل ۲۰۱۲ است که بازی DayZ مُدی را منتشر کرد که در آن بازیبازها در محیطی زامبی زده فرود می آمدند و به جز جنگیدن با زامبی ها، باید برای خود اسلحه و مهمات جمع و جور می کردند و با یکدیگر می جنگیدند تا فقط یک نفر زنده بماند. بعدها بازی H1Z1 که هنوز هم سرورهایش سرپاست و با قدرت به کار خود ادامه می دهد، مُدی مانند آنچه که در DayZ وجود داشت را کمی سر و سامان داد و به اولین بازی نسبتاً رسمی بتل رویال تبدیل شد.
در اوایل سال ۲۰۱۷، بازی Player Unknown’s Battle Grounds (اختصاراً PUBG)، پا به عرصه ی وجود نهاد. معمولاً مردم PUBG را اولین بازی بتل رویال می دانند که اشتباه است. PUBG شاید معروف ترین آن ها باشد ولی اولین آن ها نیست. با آمدن PUBG همه چیز عوض شد. این بازی فقط برای همین مُد بتل رویال ساخته شده بود و داستان نداشت. ضمناً ماجرا را جدی گرفته بود و کلی بتل پس (Battle pass) و مانند آن را در بازی قرار داده بود که تجربه ی بتل رویال رو کامل تر به مخاطب ارائه دهد. پابجی از ابتدا پولی بود و همچنان هم باید برای خرید بازی پول پرداخت کنید.
فورتنایت در سپتامبر همان سال ۲۰۱۷ آمد و از حالت بتل رویال کاملاً رایگان برای بازی خود پرده برداری کرد. مطمئناً این کار، ترافیک زیادی از جمعیت بتل رویال باز را به سمت این بازی روانه می کرد. اما چیزی که فورتنایت نداشت، خون و خشونت بود. بازی با گرافیک کارتونی ساخته شده بود و پدیده ی emote ها را هم به سبک آورد. ابتدا ایموت ها یا همان رقص ها را کسی جدی نمی گرفت و همه فکر می کردند که خب، این کار برای خالی نبودن عریضه و جالب تر کردن بازی است، تا اینکه Epic Games، شرکت سازنده ی بازی قضیه را جدی گرفت و ایموت هایی را برای فروش گذاشت و ایموت هایی را هم رایگان در جریان بازی دریافت می کردید. رقص در فورتنایت، بخشی از ماجرا است. حتی در بازی بمبی به نام Boogie Bomb وجود دارد که با پرتابش، حریفتان چند ثانیه اجباراً می رفصد و نمی تواند از تفنگ استفاده کرده و یا ساخت و ساز کند. مُدهایی هم که به این بازی اضافه می شوند، مانند Disco Domination، اکثراً تم رقص و آواز دارند.
فورتنایت بسیار رنگی تر است و درجه ی سنی آن خیلی پایین تر از پابجی است. برای همین، خیلی ها در مقابل فورتنایت ایستادند و همچنان می ایستند و آن را بازی بچگانه ای می بینند. بدین ترتیب فورتنایت از حیث سود خالص و تعداد بازیباز، پابجی را پشت سر گذاشت تا اینکه PUBG Mobile منتشر شد و چندی بعد خبری با عنوان “تعداد بازیبازان نسخه ی گوشی پابجی از کل بازیبازان فورتنایت در همه پلتفرم ها بیشتر است”. منتشر شد. فورتنایت هم تلاش کرد که میدان جنگ را به iOS و اندروید بیاورد، اما به خوبی پابجی عمل نکرد. نه کنترل بازی به اندازه ی کنترل PUBG Mobile روان بود، نه اینکه همه ی گوشی ها را ساپورت می کرد. اپیک گیمز لیست بسیار محدودی از گوشی های روز را منتشر کرد و گفت که فورتنایت فقط بر روی این ها اجرا خواهد شد و بدین ترتیب، بازی را تا حدی با پابجی در دستگاه های قابل حمل مثل تبلت و گوشی، باخت. اما این رقابت همچنان ادامه دارد.
همانطور که گفتم، با همه گیر شدن بتل رویال، پدیده ای به نام استریمینگ (Streaming) هم به موضوع داغی تبدیل شد. البته نه اینکه استریمینگ وجود نداشته باشد، اما پس از اینکه بازی های بزرگ این سبک پا به عرصه ی وجود گذاشتند، استریمینگ هم همزمان به اوج خود رسید. استریمرها (Streamer) کسانی هستند که بازی ها را به شکل زنده بازی می کنند و می گذارند بقیه هم بازی آن ها را تماشا کنند. ممکن است شما هم مانند خیلی های دیگر همان اول فکر کنید خب، که چه بشود؟! و اگر هم ریشه ای به این قضیه نگاه کنیم، کاملاً حق با شماست. لذت یک بازی به بازی کردن آن است و فیلم سینمایی نیست که آن را تماشا کنیم، اما این پدیده امروزه آنقدری رشد کرده که شبکه ی مخصوص خود را به نام Twitch تاسیس کرده است. البته توویچ هم بیش از ۲ سال قدمت دارد، فقط قبل این مدت استفاده ی خاصی از آن نمی شد.
جالب است بدانید چیزی حدود ۸۳ درصد استریمرهای جهان، استریمرهای بازی فورتنایت هستند! لذتی که افراد از دیدن بازی کردن دیگران می برند را می توان به لذتی که از یک مسابقه ی ورزشی می بریم تشبیه کرد. تورنومنتی جهانی مانند جام جهانی فوتبال را در نظر بگیرید. این همه آدم هر ۴ سال یکبار، کار و زندگی شان را فراموش می کنند و به دیدن این تورنومنت می نشینند. دیدن تورنومنت های فورتنایت هم امروزه به چنین چیزی تبدیل شده است. در این میان، بسیاری از این استریمرها به شهرت و پول بسیار خوبی دست پیدا کرده اند. یکی از اولین افرادی که شروع به استریم کرد، پیودیپای معروف بود. پیودیپای معروف ترین فرد یوتیوب با بیشترین دنبال کننده است که همان اوایل عرضه ی پابجی، چندین بار ویدیوهایی از بازی خود را منتشر کرد. او به دلایلی با فورتنایت حال نمی کند و تا به حال به سمت آن نرفته است. اما در این قسمت می خواهم سه نفر از افرادی که از قِبَل فورتنایت به نان و نوایی رسیدند را معرفی کنم.
نینجا (Ninja)
شاید بتوانیم بگوییم نینجا معروف ترین استریمر جهان است. ویدیوهای او به قدری بازدید دارند که اگر هنگامی که او به شکل زنده بازی می کند قسمت چت را باز کنید، هیچ نوشته ای را نمی توانید بخوانید، چون تعداد آن ها بسیار زیاد است. مشخصه ی نینجا موهای آبی رنگ (که البته مانند نوار RGB موس ها زود زود رنگ عوض می کند!) و صدای اوست. رکورد بیشترین تعداد Kill در کل جهان مخصوص به اوست و حتی در یکی بازی هایش ۳۲ نفر از ۹۹ نفر حریف موجود در بازی را او از پیش رو بر می دارد! البته رکورد تعداد دفعات بُرد دست فرد دیگری به نام zRotation است که ظاهراً در کل استریم نمی کند.
TSM_Daequan
یکی دیگر از استریمرهای بازی فورتنایت که استریم های او واقعاً خنده دار است. Daequan بسیار ریلکس تر از نینجا عمل می کند و هنگام کشته شدن مانند او از کوره در نمی رود. تخصص او استفاده از ۲ شاتگان به شکل همزمان بود. آنهایی که فورتنایت بازی کرده اند می دانند که پامپ شاتگان در هر بار شلیک مکث کوتاهی دارد و بازیبازان برای از پیش رو برداشتن این مورد دو شاتگان را در دو جایگاه مختلف کوله پشتی شان قرار می دادند و آن ها را دائماً عوض می کردند تا اینکه اپیک جلوی این کار را هم گرفت. بسیاری می گویند که آن کار ابداع همین Daequan بوده است.
Tfue
پس از نینجا، بیشترین تعداد بازدید مربوط به صفحه ی این استریمر است و حدود ۷٫۵ میلیون ساعت ویدیوهای او بازدید شده است. یکی از شخصیت های دیفالت فورتنایت که پسری بلوند است و به نماد نوب بودن در بازی معروف است، به Tfue شباهت خاصی دارد و این موضوع از موضوعاتی است که جوک های زیادی درباره ی آن ساخته می شود! گویا رکورد بیشترین تعداد Kill در یک بازی مربوط به او و هم تیمی هایش است و در یک بازی آن ها موفق شده اند ۵۴ نفر را بکشند که عددی تعجب آور و بسیار بزرگ است!
بیشتر بخوانید :
- دروازهبان نامرئی FIFA 21 از ورود توپ به دروازه جلوگیری میکند
- بتای عمومی Resident Evil Re:Verse هماکنون برای دانلود در دسترس است
- کنسول پلیاستیشن ۵ در پردازش محتوای SDR مشکلاتی دارد
- شایعه: جزئیات جدیدی از Battlefield 6 فاش شد
- پیش نمایش ویدیویی Far Cry 6؛ نبرد با دیکتاتور
{{ com.content }}
{{ com.create_at }} پاسخ دادن شما به عنوان مدیر اگر مایل به حذف هستید کلیک کنید{{ ans.content }}
{{ ans.create_at }} شما به عنوان مدیر اگر مایل به حذف هستید کلیک کنید